تک و تنها عصا به دست و کوله بار به دوش راه افتادم. نقشه ام این بود که چه از راه و چه از بیراهه پنج دره عمده شمیرانات را یعنی دره فرحزاد و دره درکه و اوین و دره پس قلعه و دربند و دره امامزده قاسم و قلعه دارآباد را از طرف دست چپ گرفته همه را یکی پس از دیگری به طور مرتب از زیر پا درآوردم و از راه نیاوران و دزاشیب و چیذر و رستم آباد و دروس به قلهک آمده به شهر برگردم. عموما در هیچ قریه و قصبه ای بیش از یکی دو ساعت که برای صرف غذا و خوردن یکی دو پیاله چای و شست و شوی دست و رو لازم بود مکث نمی کردم ولی شب ها را به هر دهی می رسیدم همان جا لنگ می کردم و یکراست در خانه یک نفر روستایی ناشناس و نادیده ای هوار می شدم
Bewertungen
Es gibt noch keine Bewertungen.